آثار اقتصادی رنگ ها
بدون شک رنگ ها و آثار آن ها بر افکار انسان ها،جزء لاینفک اقتصاد کشورها محسوب می شوند و این هر دو به نوعی با هم دخیلند.شرایط اقتصادی مطمئناً می تواند تأثیری روانی بر عملی کردن هزینه در محصولات مختلف داشته باشد.زمانی که اقتصاد دچار رکود است مردم آگاهی کمتری در مورد استفاده از رنگ ها دارند و در عوض از رنگ های خنثی استفاده می کنند. زمانی که آن ها از نظر مالی در وضعیت بهتری باشند تمایل به انتخاب گزینه های جدید با رنگ های با نشاط دارند.از سویی دیگر هرجه سرعت مصرف پایین می آید بازار راکدتر می شود و از این رو چشم مشتریان تنها برای چند ثانیه بر روی یک بسته ثابت می شود.بنابراین درفرصتی بسیار محدودباید مشتری جذب بسته بندی شود.
در مورد محتوای آن آگاهی یابد و بسیار مهم تر اینکه در ذهن آن ها جذابیت ایجاد شود.پس از جلب توجه خریداران بسته بندی باید از لحاظ بصری ارزش کالا را بیان کند.اگر محصولی بسیار گران تر از کالای مشابه دیگر است رنگ باید ارزش بالای کالا را برساند و هنگامی که کالاها از نظر رقابتی قیمت گذاری شدند رنگ های مناسب می توانند تأثیر قوی تری را نسبت به کالاهای رقیب ایجاد کنند.
رنگ های مربوط به بسته بندی باید حس اعتماد را در بازار ایجاد کند و بیانگر نیازی باشد که محصول درصدد مرتفع کردن آن است.
استفاده از رنگ ها در تبلیغات تجاری
رنگ دارای زبانی جهانی است که از مرزهای فرهنگی در دهکده ی جهانی با استفاده از تکنولوژی و بکارگیری فناوری مدرن و ماهواره ها گذر می کند.هدف اصلی ارتباطات تبلیغاتی ترغیب عموم جهت جلب مشتری و تحریک مصرف کنندگان برای نشان دادن واکنش مثبت به پیام انتقالی است.در راستای انتقال یک پیام تبلیغاتی با مفهوم استفاده از روان شناسی رنگ در زمینه های زیر ضروری است:
- تصاویر گرافیکی و عنوان تجاری.
- بسته بندی محصول که بیانگر کیفیت است.
- در مراکز خرید و در تقابل با سایر کالاهای رقیب که باید آن محصول نگاه ها را به خود جلب کند.
- تمام اشکال تبلیغاتی مانند تبلیغات چاپی، مراکز خرید، تلویزیون، وب سایت ها، پست الکترونیکی،بیلبوردها و در جایی که باید در زمان کوتاه مخاطبان را قانع و آن ها را جذب کند.
- اعلان های موجود در محل شرکت ها و یا هر جای مناسب دیگر.
- در لوگو و شناسه ی کمپانی.
- در خود محصول.
